شيخ محسن قرائتي!!!

زمان طاغوت،طلبه جوانی بود به اسم شیخ محسن.یه نیمه شب که داشت بالای بام نماز میخوند، نگاهش به آنتن های تلویزیون افتاد.در حال قنوت گریه اش گرفت با خودش گفت این شاه با این جوانها داره چه میکنه؟…
میدونین چه دعایی کرد؟
شیخ محسن دعا کرد که خدایاتوفیق بده که من شیخ محسن از همین آنتن های تلویزیون قال الصادق و الباقر و آیات قرآن بگم تا تو دل مردم نفوذ کنه و دعای اون شیخ مستجاب شد و الان اونو همه میشناسیم
شیخ محسن قرائتی

سلامتیش صلوات
اَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم…

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.