یه دسته گل

شهید علی صیاد شیرازی

هر چی از پشت در آشپزخونه خواهش کردم ، فایده نداشت. درو بسته بود و میگفت : چیزی نیست . الان تموم میشه .
وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده ، کف آشپزخونه رو شسته ، ظرفهارو چیده سر جاشون ، روی اجاق گاز و تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه دسته گل.
گفتم: با این کارا منو خجالت زده میکنی .
گفت: فقط خواستم کمکی کرده باشم .1.


1. خدا میخواست زنده بمانی ص 7


===============================

مقام معظم رهبری:

زن کار پرداز همه کارهای زندگیتان نیست که همه کارهای زندگیتان را روی دوش او بگذارید و بعد مواخذه کنید. نه ، این یک گلی است در دست شما.2.


2. مطلع عشق ص 50

آرامش

فدای تعهد این جانبازا…
تو گرمای هوا، سرمای هوا..
با ویلچر میای تو نماز جمعه چیکار؟
تو سختت نیست؟
خیلی هاتون دست ندارید عرق صورتتون رو پاک کنید…

خیلی هاتون چرخ ویلچرتون وسط راه پنچر می شه
دست ندارید یه تماس بگیرید که کسی بیاد کمکتون…

وقتی شما رو می بینم که چقدر قشنگ و با صلابت در نماز جمعه ، در تشییع شهدا شرکت می کنید
به عقب ماندگی خودم بیشتر پی می برم…

باز هم می گم

فدای تعهد شما…




زن نامسلمان!

«انْ احْسَنْتُم احْسَنْتُم لِانْفُسِكُمْ وَانْ اسَأتُم فَلَها» «1»


اين آيه از كتاب خدا، در شان زنى شرور نزول يافته است، كه طرح ماجراى آن بى‏تناسب نيست:
زنى بود از يهود، و با مسلمانان در خشم. و همسايه‏اى داشته از ياران نبى مكرم، و بس با مكرمت و بزرگوار. و خاركن بود. كارش نيز اين بود كه هر بامداد راهى صحرا مى‏شد، و با تيشه‏اى كه داشت هيزم‏ها را جدا مى‏ساخت، و آنگاه بر دوش مى‏گرفت، و به دروازه شهر مى‏آمد، و مى‏فروخت. و از اين راه امرار معاش مى‏كرد.
اين زن شرير شبى حلوا ساخت، و آن را با زهر درآميخت. و هنگام صبح بر سر راه مرد خاركن درآمد و از نذرى بودن آن گفت، و به وى سپرد. و مرد خاركن نيز گرفت و با خود برد. و در صحرا كار خود را شروع كرد. تا آن كه روز به نيمه آمد.
وضو ساخت. خواست به نماز بايستد كه سوارى خسته از راه رسيد. او را به حلوا تعارف كرد. و مرد سوار نيز اندكى از آن خورد. و ناگاه لرزيد. و از پس افتاد. و مُرد.
خاركن، به تكاپو افتاد. چند نفرى از دور ديد. آنها را صدا كرد. آمدند. و از مردن سوار خبر داد. نمى‏شناختند. او را شتابان به شهر آوردند. و برابر مسجد مدينه جنازه‏اش را بر خاك نهادند، و هر كسى كه مى‏آمد و مى‏ديد نمى‏شناخت. جبرئيل فرود آمد و پيامبر را گفت: اين، فرزند همان زنى است كه در همسايگى يكى از ياران شماست، و نشانى را داد. و درست نشانى همان زنى بود كه حلوا را ساخته بود!
و آنگاه جبرئيل فرمود: پيامبر! با مردم بگوى كه آنچه مى‏كنند با خود مى‏كنند. و سپس اين آيه را برخواند:
«انْ احْسَنْتُم احْسَنْتُم لِانْفُسِكُمْ وَانْ اسَأتُم فَلَها» مينديش در حق مردم بدى‏
كه آرى بلا بر سر خويشتن‏
نبينى كه رنج فراوان كشد
كه چاهى كند بهر من چاه كن‏
به آخر چو چَه را به پايان بَرَد
وى اندر تكِ چاه بينى نه من‏ 2

(1) اسراء/ 7.
(2) ابن يمين، متوفى 769.

از يك مسيحى كمتر نباشيم!

هر وقت مى‏خواهم اين مطلب را بگويم يا بنويسم به‏واقع دلم مى‏سوزد.
وقتى مشغول نوشتن يكى از كتاب‏هايم بودم كه در رابطه با قرآن كريم بود، به كتاب يك دانشمند قرآن‏شناس فرانسوى به نام «انتين دينه» برخوردم. ايشان در انتهاى مجلد دوم كتابى كه درباره پيامبر نوشته مى‏نويسد:

يا رسول اللّه، خودت و قرآنت در ميان امت خودت (دقت شود! نمى‏گويد در ميان مسيحيان و ارمنى‏ها و يهوديان)، در كمال غربت قرار دارى. من هم كه با خانواده‏ام در پاريس زندگى مى‏كنم و هيچ كمكى از دستم بر نمى‏آيد. تنها چيزى كه به نظرم مى‏رسد اين است كه با نيت پاك خودم و زن و بچه‏ام مسلمان شويم و به تمام برنامه‏هايت عمل كنيم. من به اين اندازه مى‏توانم غربت تو را جبران كنم.

اين را يك مسيحى نوشته است. خوب است فرداى قيامت پيامبر اين مسيحى را به ما نشان دهد و بگويد اين مسيحى اين‏طور به من كمك كرد، ولى شما، با وجود آشنا بودن با من و با قرآن من، از من و قرآنم عدول كرديد؛ نه به حرفم گوش داديد و نه به قرآنم عمل كرديد؟!

نمى‏دانم! شايد عده‏اى فكر مى‏كنند اين خانم‏هاى بد حجابى كه در تهران و كرج و شيراز و اصفهان و جاهاى ديگر مى‏بينيم مسيحى يا يهودى يا شايد از كمونيست‏هاى مسكو هستند؟ شايد صبح به صبح با هواپيما اين‏ها را از آمريكا و اروپا به اين‏جا مى‏آورند و نصف شب دوباره برشان مى‏گردانند! آيا ايشان از امت اسلام و امت قرآن‏اند؟ آن هم قرآنى كه بارها به صراحت و كنايه درباره حجاب سخن گفته است؟
چقدر مسلمان حرام‏خور در جامعه داريم كه وقتى به آن‏ها مى‏گويند حرام نخوريد، مى‏گويند: همه دارند مى‏خورند ما چرا نخوريم؛ همه دارند مى‏دزدند، ما چرا ندزديم؟ اين رفتارها با كدام قسمت از اسلام و قرآن هماهنگى دارد؟ پس، بيهوده نيست اگر مى‏گوييم خود مسلمان قرآن را مهجور كرده و غريب گذارده‏اند.

استاد حسين انصاريان

توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به معتكفین

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31