خونسرد

شهید حمید باکری

صبح زود حمید میخواست بره بیرون. براش تخم مرغ آب پز کرده بودم. وقتی رفتم از روی گاز بردارم پشت سرم .عمینکه برداشتم آب جوش ریخت پشت گردنش.
هم عصبانی بودم که اومده تو آشپزخونه و هم ترسیده بودم که نکنه طوریش بشه. حمید سریع خودشو رسون تو اشپزخونه و با خونسردی بهم گفت: آروم باش . تا تو اروم نشی بچه رو نمیبرم دکتر.
این قدر با نرمی و خونسردی باهام حرف زد که اروم شدم.
یه هفته تموم میبردش دکتر.
بهم میگفت: دیدی خودتو بیخود ناراحت کردی ، دیدی بچه خوب شد.1

1.نیمه پنهان ماه ج 10 ص 26


========================================

مقام معظم رهبری:

اگر یک وقت خدای نکرده یک کدورتی پیش امد ، لابه لای محبت ذوبش کنید و از بین ببرید. نباید یک حرف کوچکی را بزرگ کنند و مرتب کش بدهند ، اینها نباید باشد.2.

2.مطلع عشق ص 72

  • 5 stars
    نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)
    1391/03/25 @ 01:17:56 ب.ظ

    موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

    حضرت آيت الله بهجت رحمه الله عليه :
    به چيزي غير از توكل و ياد خدا براي انسان ،‌آرامش حاصل نمي شود . و چيزي غير از اعراض از ياد خدا و غفلت ؛ زندگي را تلخ و ناگوار نمي كند.
    جرعه و صال ؛ ص 69

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.