موضوعات: "فرهنگی" یا "ماه میهمانی خدا"

دويست داستان از فضايل و کرامات حضرت زينب(س)




200 داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع )

در برخى روايات است كه زينب(س) مجلس علمى داشت و زنان به قصد آموختن احكام دين نزد او مى رفتند. اين صفات برجسته كه براى هيچ يك از زنان معاصر او فراهم نشده است ، زينب را از ديگران ممتاز ساخت ؛ چنان كه او را ((عقيله بنى هاشم )) مى گفتند و از وى حديث فرا مى گرفتند.
ابن عباس از او حديث كند و گويد: ((عقيله ما، زينب دختر على (ع ) حديث كرد… و اين لقب بر او ماند؛ چنان كه به عقيله معروف گشت و فرزندان وى را بنى عقيله گفتند.


دانلــــــــــود نرم افـــــــزار


حجاب های هفتگانه حضرت زینب(س)

معاویة بن عمار گوید:امام صادق(ع) دستمال (بقچه) زردی از دیبا داشت که تربت امام حسین(ع) در آن بود و هنگام نماز آن را بر سجاده خویش می‏ریخت و بر آن سجده می‏کرد و می‏فرمود:سجده بر تربت حسین(ع)، هفت پرده (آسمان) را می‏شکافد (و نماز را به درجه قبول می‏رساند).(1)
مراد از حجاب‏های هفتگانه، طبق آیات و روایات متعدد، مانعین صعود و قبول اعمال انسان در آسمان‏های هفتگانه است.
قرآن مجید در سوره‏های فصّلت و طلاق و نوح و ملک و نبأ از آسمان‏های هفتگانه سخن می‏گوید، چنان که در سوره ملک آیه دوم می‏فرماید:“الذی خلق سبع سموات طباقاً؛ خدایی که هفت طبقه آسمان آفرید".
نیز در سوره نبأ آیه دوازدهم می‏فرماید:“و بنینا فوقکم سبعاً شداداً؛ بر فرازتان هفت آسمان استوار برافراشته‏ایم".
در روایتی از بحارالانوار، معاذ بن جبل از پیامبر گرامی حدیث مفصّلی را نقل می‏کند که به این شرح است:

معاذ بن جبل گوید:حدیثی را از پیامبر(ص) شنیدم که اگر این حدیث را حفظ کنی، به تو نفع خواهد داد. فرمود:
همانا خدای سبحان قبل از آن که آسمان‏های هفتگانه را خلق کند، هفت فرشته را خلق کرد. سپس در هر آسمانی، ملکی را قرار داد که بر در ورودی این طبقات آسمان‏ها قرار گیرند تا حافظان عمل انسان، عمل او را از صبح تا غروب یادداشت کنند.
سپس حافظان و نگهبانان انسان، عمل او را بالا می‏برند. برای این عمل نوری است همانند نور خورشید، تا این که به آسمان دنیا می‏رسد.
در این جا است که جلوی عمل انسان گرفته می‏شود، که این خود یک حجاب از حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان‏ها است.
در اینجا به عمل انسان دستور ماندن می‏دهند.
پس اگر صاحب این عمل، دارای گناهی باشد، مثلاً غیبتی کرده باشد، فرشته غیبت مانع ورود این عمل به طبقات و حجاب‏های دیگر آسمان می‏شود و می‏گوید که این را خدای سبحان به من امر فرموده است. ممکن است این عمل به آسمان دوم برسد که در آن جا هم ملکی است که اگر صاحب این عمل با عملش قصد دنیوی داشته است، باز مانع بالا رفتن این عمل به طبقه سوم آسمان می‏شوند، مگر این که این عمل با صدقه و نمازی همراه باشد.
همین طور تا آسمان هفتم، در هر طبقه ملکی است که اگر خدای ناکرده، انسان عجب یا حسد یا بی رحمی و امثال آن را در دنیا داشته باشد، جلوی اعمال گرفته می‏شود.(2)
بنابراین اگر کسی بر تربت امام حسین(ع) از روی اخلاص و ایمان سجده کند، حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان را کنار می‏زند و عمل خود را به آسمان هفتم و مرتبه قبول خدای سبحان می‏رساند.

پی‏نوشت‏ها:
1 - معارف و معاریف، ج‏3، ص 523 - 533.
2 - علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج‏67، کتاب ایمان و کفر، حدیث 20، ص 246 - 248، چاپ بیروت.

پيامك وفات حضرت زينب(س)

سوگند بر شکوه دل مرتضایی‌اش
بر جلوه‌های حیدری‌اش مجتبایی‌اش
سوگند بر تقدس کرب و بلایی‌اش
بر ریشه‌های چادر سبز خدایی‌اش
سوگند بر نماز شب کبریایی‌اش
تا روز حشر کعبه ایثار زینب است
آسمان عشق را یک کوکب است


««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




سرشارترین شعر خدایی؛ زینب
اسطورۀ طاقت و حیایی؛ زینب
تو زینت نقطه‌های بسم‌الله‌ وُ
تفسیر فصیح کربلایی؛ زینب
سر قافله شام بلایى زینب
تو شیر زن کرب و بلایى زینب

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




نون و قلم‌نبی ست و ما یسترون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین
با یک قیامت‌ست هم الغالبون حسین
(در این قیام نقطه پرگار زینب است )

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




در عصر به خون نشسته ی عاشورا
سرچشمه اى از صبر خدایى زینب
ای کاش فراغتی فراهم می شد
از وسعت دردهای تو کم می شد
این بار مصیبتی که بر شانه توست
ایوب اگر داشت قدش خم می شد

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




اگر مقیاس کربلا نبود
و اگر زینب(س) نبود
چه بسیار مردان و زنانی
که در نیمه‌ی راه باز می‌ماندند.


««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




صبر زینب یک شورش بر اساس
حیاتی معقول است که همواره
در بحرانی‌ترین شرایط، بهترین
جهت را برای تاریخ و زمانه ساخته
و پرداخته کرده و عالمی را درس داده است.

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




زمانی که فقط خود اوست و خدا
و کشته ی غرقه به خونش،
دستان خود را به زیر آن پاره پاره تن میبرد
و تمام وجودش غرق در محبت و معرفت
به خداوند التماس میکند: «ربنا تقبل منا هذا القربان»

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»



این ایمان و باور است
که زینب را به چنان صبوری
فرامیخواند و صبوری او عین علم اوست.

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
شیعه می پژمرد اگر زینب نبود
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو عرش خدا را قائمه
یک محمد یک علی یک فاطمه
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»



نه تنها زینب از دین یاوری کرد
به همت کاروان را رهبری کرد
به دوران اسارت با یتیمان
نوازشها به مهر مادری کرد
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد


««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




عشق با زینب(س) تبانی کرده است
رنگ گل را ارغوانی کرده است
هست عشق دلبریت، عشق او
صبر زانو می زند در پیش او
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




زینب کبری(س) به دنیا آمده بود
تا صبر و شکیبایی را از حضور خویش شرمسار کند.
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»



آه از نماز شب نشسته
و قامت نا گهان خمیده
! آه از موی سپید یک شبه !…
آه از دل زینب !

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»



آه،ای ام المصائب،
تمام داغ‌ها و سوگ‌ها،
در حضور مصیبت‌های تو رنگ می‌بازد و از یاد می‌روند.

««« وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) تسلیت باد »»»




تمام زمین وزمان بر کربلا می‌گریند و تمام کربلا بر زینب(سلام الله علیها)

سخنان امام(ع) با خواهرش زینب(س)

علی بن حسین(ع) می گوید:من دران شبی که پدرم صبح فردایش

کشته شد,نشسته بودم و عمه ام زینب مرا پرستاری می کرد,که

پدرم به خیمه اش رفت,جوین که غلام ابوذر غفاری بود,نزد پدرم

مشغول تیز کردن و اصلاح شمشیر ایشان بود و پدرم این اشعار را

زمزمه می کرد:

“اف بر تو ای روزگار!یار ستمگر
چند به صبح وپسین چه گرگ تناور!

برکنی از یار و دوست افسر و همسر
نیست قناعت تورابه اندک و کمتر

کارهماناست سوی حضرت داور
هر که بود زنده راه من رود اخر”



این اشعار را دویا سه بار تکرار فرمود تا انکه مرادش را دانستم و بغض

گلویم را فشرد ولیکن خود را نگه داشتم و ساکت ماندم و دانستم که

بلا بر سرمان نازل شده.واما عمه ام!او نیز انچه من شنیده

بودم,شنید.

او زن بود و شان زنان رقت و بی تابی است,پس نتوانست خودش را

نگه دارد,با سرعت از جا برخاست و در حالی که لباسش کشیده

میشدباسرو روی باز خود را به حضرت رسانید,(که تنها نشسته بود

و کسی نزد او نبود)پس گفت:"واثکلاه!کاش می مردم و زنده نبودم!

امروز مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسین از دنیا رفته اند!ای

بازمانده ی گذشتگان! و ای فریادرس باقی ماندگان!”

پس حسین(ع)به وی نظر کرد,به او فرمود"خواهرجان شیطان

حلم تو را نبرد"وچشمانش پر از اشک شده بود و فرمود:"اگر قطا

(نام مرغی است)در اشیانه اش رها می شد می خوابید!”

(ضرب المثلی است برای شخصی که به او ظلم شده)پس گفت:"یا

ویلتاه! ایا تن به مرگ داده ای؟! این بیشتر قلبم را ریش می کند وجانم

را می فشارد"سپس صورتش را لطمه زد و بیهوش بر زمین افتاد.

حسین(ع)برخاست و برصورتش اب پاشید و به او فرمود"ای خواهر!

پرهیزکاری پیشه ساز! و بردباری کن به بردباری الهی! و بدان که اهل

زمین می میرند و از اهل اسمان نیز باقی نمی مانند و هر چیزی

هلاک می گردد جز خدایی که به قدرتش مخلوقات را افرید و انها را

برخواهد انگیخت و باز خواهد گردانید و او یگانه و یکتاست.پدرم بهتر از

من بودومادرم بهترازمن بودو برادرم بهتر از من بود(ولی همه از دنیا

رفتند)و برای من و هر مسلمانی رسول خدا اسوه هست"و با این

سخنان و شبیه ان خواهر را دلداری داد و به او فرمود:"خواهر جان!

تو را قسم می دهم و می خواهم که سوگند مرا پاس بداری که در

مرگ من گریبان چاک نزنی و صورت خویش نخراشی و ناله واویلا و

هلاکت خواهی بلند نکنی".

سپس خواهر را اورد تا اینکه او را کنار من نشانید.

سپس رفت نزد اصحابش وبه انها امر فرمود تا خیمه ها را کنار هم

قرار دهند و طنابها را داخل یکدیگر قرار دهند,و خیمه ها را طوری

تنظیم فرمود که در میان قرار بگیرندوبا دشمن از یکسو روبرو شوند

(تا غافلگیر نشوند).و خیمه ها پشت سر انها و سمت راست و چپ

انها باشد و خیمه ها دورتادور انها قرار گیرد مگر در جهتی که دشمن

قرار بود حمله کند.

و به جایگاه خویش برگشت.پس تمام شب را به نماز واستغفار و دعا

و تضرع سپری کرد و اصحابش نیز به همین گونه بودند و نماز

می خواندند و دعا و استغفار میکردند.

والی اخر ….



الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین الظلموا

ای منقلب ینقلبون

روز پدر مبارک بابای آسمانی



گفتند رفته ای تا پیش خدا بمانی
زیرا که ننگ دیدی با ظلم زندگانی

جرم شما همین بود عزت برای اسلام
شیطان* نمی پسندید او را چنین برانی

چونان حسین گفتی هیهات من الذله
چونان حسین سر تو … بردند شمریانی

حالا چنان رقیه دارم بهانه ی تو
پیوسته در درونم یک بار هم عیانی

گفتم دلم گرفته بابا مرا بغل کن
سنگ مزارت اما دادند مرا نشانی

فردا به روی آن سنگ یک شاخه گل گزارم

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31